پروفسور دکتر
ولفگانگ ایشهورن
اریش هان
مانفرد پوشمن
روبرت شولتس
هورست تاوبرت
و
دهها تن دیگر
(۱۹۶۹)
برگردان
شین میم شین
انگیزش
(موتیواسیون)
ادامه
۵۳
· مسئله در رابطه با منافع فرق می کند.
· البته فقط در صورتی که حرف از منافع سوبژکتیو در بین باشد.
· حرف از منافعی در بین باشد که فرد بدان واقف شده است.
۵۴
· این منافع به طرز خاصی آماجگرا هستند و می توانند به مثابه انگیزه عمل، وارد صحنه شوند.
۵۵
· قضیه با آرزوها و تمایلات دقیقا تعیین شده نیز از همین قرار است.
۵۶
· اما برعکس، ما نباید از احساسات، مثلا از عشق، کین، وفاداری، رضایت و غیره به عنوان انگیزه و یا محرکه عمل دم بزنیم.
· برای اینکه آنها فاقد خصلت هدفمندند.
۵۷
· احساسات، سمپاتی و آنتی پاتی نسبت به شخص معینی و یا پدیده معینی می توانند نیات و تصورات آماجی را به طرز تعیین کننده ای تحت تأثیر قرار دهند.
۵۸
· احساسات، سمپاتی و آنتی پاتی نسبت به شخص معینی و یا پدیده معینی چه بسا بنیان مهمی برای انگیزه ها هستند.
۵۹
· اما عشق به کار به عنوان مثال نمی تواند دلیل محرک بی واسطه ای برای کارآیی های (خدمات کاری) خوب باشد.
۶۰
· تنها تمایل ناشی از تجربه، تمایل رشد یافته در رابطه تنگاتنگ شخصیت غنی ساز نسبت به کار در زمینه تحقق دوباره بخشیدن به این احساس و تجربه مجدد آن، تأثیر محرک دارد.
۶۱
· در رابطه با اعتقادات و موضعگیری ها نیز قضیه از همین قرار است.
۶۲
· این نظر که در سیستم جامعه ای سوسیالیسم میان منافع شخصی و منافع جامعه ای انطباق دم افزون وجود دارد، تأثیر انگیزشی بیواسطه بر موضع کسی نسبت به کار ندارد.
۶۳
· این آماجگزاری مبتنی بر این درک در رابطه با اثرگذاری شخصی بر تشکیل انطباق میان منافع شخصی و جامعه ای است که محرک علاقه به کار می گردد.
ادامه دارد.
پروا و پرواز و پارس و پرخاش (بخش پانزدهم)
منافع ,ای ,کار ,معینی ,رابطه ,نسبت ,در رابطه ,به کار ,نسبت به ,و یا ,جامعه ای
درباره این سایت